تعاريف و تكنولوژي هاي معماري چيست ؟
معماري ، هنر و تكنيك طراحي و ساختمان ، از مهارتهاي مرتبط با ساخت و ساز متمايز است. شيوه معماري براي تحقق الزامات عملي و بيان به كار گرفته شده است ، بنابراين به اهداف مفيد و زيبايي شناختي مي انجامد. اگرچه اين دو انتها ممكن است از هم متمايز شوند ، اما نمي توان آنها را از هم جدا كرد ، و وزن نسبي داده شده به هر يك مي تواند تا حد زيادي متفاوت باشد. از آنجا كه هر جامعه اي - چه بسيار توسعه يافته و يا كمتر از آن ، مستقر يا عشايري- رابطه مكاني با جهان طبيعي و جوامع ديگر دارد ، ساختارهايي كه آنها توليد مي كنند ، درباره محيط خود (از جمله آب و هوا و هوا) ، تاريخ ، مراسم و هنري بسيار آشكار مي كنند. حساسيت و همچنين بسياري از جنبه هاي زندگي روزمره.
ويژگي هايي كه يك اثر معماري را از ساير سازه هاي ساخته شده متمايز مي كند عبارتند از: (1) مناسب بودن كار براي استفاده توسط انسان به طور كلي و سازگاري آن با فعاليت هاي خاص انساني ، (2) پايداري و ماندگاري در ساخت كار ، و (3) ارتباط تجربه و ايده ها از طريق فرم آن. همه اين شرايط بايد در معماري رعايت شود. دوم ثابت است ، در حالي كه اول و سوم با توجه به عملكرد اجتماعي ساختمانها از نظر اهميت نسبي متفاوت هستند. اگر عملكرد به ويژه مفيد باشد ، مانند يك كارخانه ، ارتباط از اهميت كمتري برخوردار است. اگر عملكرد بسيار برجسته باشد ، مانند يك مقبره يادبود ، ابزار يك نگراني جزئي است. در برخي از ساختمانها ، مانند كليساها و تالارهاي شهر ، لوازم و ارتباطات ممكن است از اهميت يكساني برخوردار باشند.
مقاله حاضر در درجه اول به اشكال ، عناصر ، روشها و تئوري معماري مي پردازد. براي تاريخ معماري در دوران باستان ، بخش هايي از يونان باستان و روم را در معماري غربي ببينيد. و همچنين هنر و معماري آناتولي؛ هنر و معماري عرب؛ هنر و معماري مصر؛ هنر و معماري ايراني؛ هنر و معماري بين النهرين؛ و هنر و معماري سور فلسطيني. براي معالجه بعدي معماري تاريخي و منطقه اي ، به معماري آفريقا مراجعه كنيد. معماري چيني؛ معماري ژاپني؛ معماري كره اي؛ هنر و معماري اقيانوسي؛ معماري غربي؛ هنرهاي آسياي ميانه؛ هنرهاي اسلامي؛ هنرهاي آسياي جنوبي؛ و هنرهاي جنوب شرقي آسيا. براي بحث در مورد مكان معماري و نظريه معماري در قلمرو هنرها ، به زيبايي شناسي مراجعه كنيد. براي اشكال مرتبط با بيان هنري ، به شهر مراجعه كنيد. طراحي داخلي؛ و برنامه ريزي شهري
00:01
03:33
استفاده كنيد
انواع معماري نه با توجه به نياز نهادهاي مختلف آن توسط معماران بلكه توسط جامعه تأسيس مي شود. جامعه اهداف را تعيين مي كند و شغل يافتن وسايل دستيابي به آنها را به معمار اختصاص مي دهد. اين بخش از مقاله به نوع شناسي معماري ، با نقش جامعه در تعيين انواع معماري ، و با برنامه ريزي - نقش معمار در تطبيق طرح ها با مصارف خاص و نيازهاي عمومي جسمي انسان مربوط مي شود.
موضوع حقايق. از حقيقت پشتيباني كنيد و همه محتواي Britannica را باز كنيد.
دوره آزمايشي رايگان خود را امروز شروع كنيد
SpaceNext50
معماري
فاستر و همكاران: ديوان عالي
مشاهده صفحه رسانه
افراد كليدي
بلكريشنا دوشي
لئوناردو داوينچي
ميكل آنژ
كريستوفر ورن
لوئيس ساليوان
آندره پالاديو
دوناتو برامانته
دانيل برنهام
لوكوربوزيه
رافائل
مطالب مرتبط
معماري غربي
طراحي داخلي
طراحي باغ و منظره
معماري ژاپني
هنر و معماري مصر
برنامه ريزي شهري
معماري آفريقا
معماري كره اي
معماري سبز
هنر
انواع معماري
معماري فقط براي تحقق مشخصات فردي يا گروهي ايجاد مي شود. قانون اقتصادي مانع از معماري مي شود تا هنرمندان خود را در توليد آثاري كه تقاضا وجود ندارد يا تنها پتانسيل دارد تقليد كند. بنابراين انواع معماري به ساختارهاي اجتماعي بستگي دارد و ممكن است با توجه به نقش حامي در جامعه طبقه بندي شود. انواعي كه در اينجا مورد بحث قرار مي گيرد - داخلي ، مذهبي ، دولتي ، تفريحي ، رفاهي و آموزشي و تجاري و صنعتي - بيانگر ساده ترين طبقه بندي است. يك نوع شناسي علمي از معماري به تجزيه و تحليل دقيق تر نياز دارد.
معماري داخلي
معماري داخلي براي واحد اجتماعي توليد مي شود: فرد ، خانواده يا قبيله و وابستگان آنها ، انسان و حيوان. اين كار سرپناه و امنيت را براي كاركردهاي اصلي بدني زندگي و در بعضي مواقع همچنين براي فعاليتهاي تجاري ، صنعتي يا كشاورزي كه شامل خانواده مي شود به جاي جامعه فراهم مي آورد. الزامات اساسي معماري داخلي ساده است: مكاني براي خواب ، تهيه غذا ، غذا ، و شايد كار؛ مكاني كه داراي نور است و از آب و هوا محافظت مي شود. يك اتاق منفرد با ديوارها و سقف هاي محكم ، يك در ، پنجره و يك كوره از ملزومات است. همه چيز لوكس است.
قوس "Vernacular"
تكرار
در بيشتر دنياي امروز ، حتي در حالي كه مؤسسات در حال تغيير و تحول مداوم بوده اند ، انواع سكونتگاه هاي باستاني يا پيش از تاريخ مورد استفاده قرار مي گيرند. به عنوان مثال ، در ايالات متحده صنعتي ، انبارهايي مطابق طرحي كه در اروپا در هزاره اول قبل از ميلاد به كار رفته است ، ساخته مي شوند. نيروهايي كه تحول پويايي از سبك معماري در ساختمان عمومي ايجاد مي كنند ، معمولاً در خانه و مزرعه غيرفعال هستند. زندگي اساسي افراد ممكن است با اساسي ترين تغييرات در نهادهايشان تغيير نكند. مردم مي توانند بطور پياپي برده باشند ، موضوع سلطنت باشند و شهروندان را رأي دهند بدون اينكه وسيله يا تمايل به تغيير آداب و رسوم ، فنون يا شرايط اطراف خود داشته باشند. فشار اقتصادي مهمترين عاملي است كه باعث مي شود افراد متوسط خواسته هاي خود را به حدي محدود كنند كه فناوري زمان خود قادر به حفظ آن باشد. اغلب آنها با تكنيك هاي قديمي ساختارهاي جديد مي سازند زيرا آزمايش و نوآوري هزينه بيشتري از تكرار دارند. اما در فرهنگ هاي ثروتمند اقتصاد مجوزها و آداب و رسوم را ترغيب به معماري مي كند تا از امكاناتي نظير سرويس بهداشتي ، روشنايي و گرمايشي و همچنين مناطق جداگانه براي كاركردهاي مشخص استفاده كند و اين ممكن است به عنوان ضروريات در نظر گرفته شود. همين دلايل تمايل دارد كه محافظه كاري خانه را با آرمان هاي معماري نهادي جايگزين كرده و بر عملكرد بياني و كاربردي نيز تأكيد كند.
معماري "قدرت"
با افزايش ثروت و كاركردهاي بيانگر ، مي توان نوع خاصي از ساختمان داخلي را تشخيص داد كه شايد بتوان آن را معماري قدرت ناميد. تقريباً در هر تمدني الگوي جامعه به تعدادي از اعضاي خود اين قدرت را مي دهد تا از منابع جامعه در ساخت منازل ، كاخ ها ، ويلا ها ، باغ ها و اماكن تفريحي خود استفاده كنند. اين معدود ، كه مزاياي آنها معمولاً از تمايزات اقتصادي ، مذهبي يا طبقاتي ناشي مي شود ، مي توانند از انواع مختلفي از فعاليت هاي داخلي در ارتباط با مواردي كه در موقعيت هايشان وجود دارد ، برخوردار شوند. اينها حتي مي تواند شامل كاركردهاي جمعي نيز باشد: كاخ امپراطوران فلاوي در روم باستان شامل فعاليت هاي دولت و سيستم قضايي مي شد. كاخ ورساي ، يك شهر كاملاً به خودي خود ، نيازهاي لازم و تجملات زندگي را براي چندين هزار نفر از همه طبقات فراهم كرده و مركز دولت امپراتوري لوئيز چهاردهم بود. معماري قدرت ممكن است يك عملكرد بيانگر پيچيده نيز داشته باشد ، زيرا نماد قدرت با ظرافت يا نمايش يك مسئوليت يا يك ضرورت (و اغلب تقصير) از قدرتمندان است. از آنجايي كه اين عملكرد معمولاً نه به اندازه اي براي خوشحال كردن مراجعان به نمايش مي رود كه موقعيت اجتماعي خود را به ديگران نشان دهد ، معماري قدرت جمعي و خانگي نيز مي شود. در دموكراسي هايي مانند يونان باستان و در دنياي مدرن غربي ، اين نمايش قدرت شايد بيشتر محفوظ مانده باشد ، اما هنوز هم قابل تشخيص است.
ورساي ، كاخ
ورساي ، كاخ
كاخ ورساي فرانسه.
اريك پوهره
مسكن گروهي
نوع سوم معماري داخلي به جاي واحد ، گروه را در خود جاي مي دهد و از اين رو عمومي و همچنين خصوصي است. اين امر از طريق توسعه گسترده مسكن انبوه در دنياي مدرن ، كه در آن افراد يا خانواده ها فضاي زندگي را در چندين خانه يا واحدهاي واحدي كه به تعداد توليد شده اند ، مي يابند. مسكن گروهي توسط فرهنگهاي گوناگوني توليد مي شود: توسط ايالت هاي عمومي براي همسان سازي استانداردهاي زندگي ، توسط ستمگران براي تضمين نيروي كار مشرك و سيستم هاي فئودالي يا كاست براي جمع آوري اعضاي يك طبقه. خانه آپارتمان به طور مستقل توسط روميان امپراتوري باستان متناسب با شرايط شهري و هندي هاي آمريكايي متناسب با شرايط كشاورزي توسعه يافت. معماري گروهي ممكن است از نظر معماري قدرت نيز باشد ، به ويژه هنگامي كه مقادير زمين بيش از حد زياد باشد تا حتي افراد ثروتمند نيز بتوانند به صورت خصوصي احداث كنند ، همانطور كه در Place 17 Vosges در قرن 17th در پاريس ، جايي كه عمارتهاي اشرافي به طور يكنواخت در اطراف يك مربع يا در طراحي طراحي شده اند. آپارتمان هاي قرن 18 در شهرهاي انگليسي و اسپا. اگرچه بيشتر معماري داخلي قرن بيستم از سبك و فنون گذشته استفاده مي كرد ، اما استثنائات نسبت به گذشته بسيار بيشتر و مهم تر از قبل براي توسعه معماري به شمار مي روند. اين امر به اين دليل است كه توزيع ثروت و قدرت در مناطقي از جهان كه معماري بسيار مهم است و از آنجا كه دولت مدرن مسئوليت مسكن هاي بسيار با كيفيت را به عهده گرفته است ، گسترده است.
برچسب: ،
ادامه مطلب